سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ارغوان(ابتهاج)

با سلام خدمت شما دوستان عزیز

امروز میخواهم یک آلبوم بسیار زیبا رو بهتون معرفی کنم

اسم این آلبوم ‹‹عشق و زندگی››است که از آثار استاد بزرگ تار ، استاد جلیل شهناز ،که با تنبک بسیار زیبای امیر ناصر افتتاح همراهی شده

این آلبوم شامل دو قسمت هستش که یکی در دستگاه سه گاه و دیگری در بیات اصفهان

نکته بسیار جالبی که من رو بر آن داشت تا این آلبوم رو از بین تمام آلبومهای استاد از قبیل افتخار آفاق و نوید بهاری و ... انتخاب کنم تا به شما معرفی کنم ،این بود که در هر دو قسمت که هر کدام تقریبا 30 دقیقه است ، استاد قطعات ضربی میزند . یعنی از اول این البوم تا آخرش قطعات ضربیه که نکته جالب تر اینه که این قطعات به هم پیوسته هستند و وقفه ای بین آنها نیست

و چون از ضرب های گوناگون استفاده میکنه آدم رو خسته نمیکنه

ونکته بعدی که به نظرم جالب اومد این بود که در بیات اصفهان گوشه هایی رو میزنند که کمتر شنیده شده هستند

در قسمت اول :

درآمد سه گاه

زابل

مویه

مثنوی سه گاه

هدی

مخالف

مغلوب

نغمه

حصار

و در قسمت دوم:

درآمد اصفهان

بیات راجع

عشاق

قرچه

رضوی

مثنوی بیات اصفهان

بیات درویش حسن

ابری یا عمرانی

فرود

در کل توصیه میکنم که دوستان حتما این البوم رو گوش کنند چون واقعا با آلبوم های دیگری که شنیده اید فرق داره

برای دانلود این اثر زیبا هم میتوانید به نشانی http://asheghane.blogspot.com/2008_08_01_archive.html مراجعه کنید


نوشته شده در دوشنبه 88/1/31ساعت 6:48 عصر توسط امیر حسین یقموری نظرات ( ) |

سایه می‌جویم فریب آفتابم می‌برد

آب اگر پیدا شود، اُنس سرابم می‌برد

 

چشم بستن از جهان نقش و رنگ افسانه‌ایست

می‌شوم بیدارتر آنگه که خوابم می‌برد

 

خس نداند ره کدام است و سرانجامش کدام

بی‌خبر افتاده ام در جوی و آبم می‌برد

 

فرصتی کو تا بیاویزد به خاری برگ کاه

تندباد روزگاران با شتابم می‌برد

 

روی آرامش ندیدم در کشاکش‌های زیست

سیل غم چون خفت، موج اضطرابم می‌برد

 

من به‌خود کی از در میخانه بیرون می‌شدم

خانه‌اش آباد سیل می، خرابم می‌برد

 


نوشته شده در شنبه 88/1/29ساعت 4:49 عصر توسط جلال یقموری نظرات ( ) |

اسباب عیش نیست به کاشانه جهان

می‌برد کاش سیل فنا خانه جهان

 

خون می‌خورم، خون دل خویش همچو خم

تا پا نهاده‌ایم به میخانه جهان

 

مستی درد دارد و در پی خمار غم

نوشیده‌ایم باده ز پیمانه جهان

 

غم ماند و عمر رفت دریغا که هیچ سیل

این نقش را نشست ز ویرانه جهان

 

جز نقش‌های درهم رویا چه دیده‌ایم

ما را به خواب می‌کند افسانه جهان

 

در زیر آسیای فلک، کاش از فشار

یکباره خرد می‌شدی این دانه جهان

 


نوشته شده در دوشنبه 88/1/24ساعت 5:38 عصر توسط جلال یقموری نظرات ( ) |

این مطلب را یکی از اقوام به بنده فرمود

و بنده هم مناسب دیدم که به عرض شما برسانم

 

معرفی ساز تار بدون کاسه

ادامه عکس ها را در ادامه مطلب ببینید

ادامه مطلب...

نوشته شده در شنبه 88/1/22ساعت 7:55 عصر توسط امیر حسین یقموری نظرات ( ) |

شخصیت سهراب سپهری برای خیلی از ما روشنه، کسی که فقط شاعر نبود شخصی آشنا به فلسفه و عرفان و مسافری که به بسیاری از کشورهای غربی و شرقی سفر کرده و حاصل این امور تو شعراش تبلور پیدا کرده. ولی شاید خیلیا ندونن که سهراب غزل هم می‌گفته غزلیاتی که از این به بعد می‌خونید از سهراب سپهریه به نقل از کتاب هنوز در سفرم که توسط دخترش پریدخت سپهری نوشته شده.

 

آمدم از ره به رویم در چو کس نگشود رفتم

گرم پیکر آمدم افسرده تار و پود رفتم

 

جای آسودن چو نبود رهروان رنج سفر به

آمدم از ره نشسته رو غبار آلود رفتم

 

ساحل هستی نبرد از یاد من موج عدم را

گر ز دریا آمدم دریا طلب چون رود رفتم

 

بر سبک خیزان سیه زندان هستی تنگ آمد

روزنی گر یافتم بیرون از آن چون دود رفتم

 

در خور ماندن نداند هیچ روشندل جهان را

شبنمی بودم که هم دیر آمده هم زود رفتم

 

بی نشان زین ره نشاید رفت از این منزل شتابان

تا غبار کاروان در راه پیدا بود رفتم


نوشته شده در پنج شنبه 88/1/20ساعت 11:29 عصر توسط جلال یقموری نظرات ( ) |


آخرین مطالب
» صنعت و ...
عصر شعر
حسن کسایی هم رفت
عکس مستند در سفر اخیر مشهد
غلامعلی پیر ایرانی
[عناوین آرشیوشده]

Design By : RoozGozar.com