بسيار زيبا بود,مخصوصا اين بيت:
تار دل من چشمه ي الحان خدايي ست
از دست تو اي زخمه ي ناساز چه سازم
سلام
اميدوارم تا اينجا اون استفاده لازم اونجوري كه دلت مي خواسته از اين ماه برده باشي .
امشبم شب قدر و من روسياه اومدم برام دعا كني . من نتونستم اونجور كه بايد و شايد مهمون خوبي باشم صاحبخونه رو خيلي اذيت كردم خودش منو ببخش .
برام خيلي دعا كن خيلي گيرم .
در کنج قفس مي کشدم حسرت پرواز
با بال و پر سوخته پرواز چه سازم
امشب شب قدر شبي كه باران رحمت الهي جاري اگه بغضت تركيد چشات باروني شد براي من بيابون دعا كن يكي اينجا محتاج دعاست خيلي برام دعا كن .
نماز روزه هاي شما هم قبول.
من نشاني از تو ندارم اما نشاني ام را براي تو مي نويسم: درعصرهاي انتظار،به حوالي بي کسي قدم بگذار! خيابان غربت را پيدا کن و وارد کوچه پس کوچه هاي تنهايي شو! کلبه يغريبي ام را پيدا کن، کناربيدمجنون خزان زده و کنارمرداب ارزوهاي رنگي ام! درکلبه را باز کن و به سراغ بغض خيس پنجره برو! حرير غمش را کنار بزن! مرا مي يابي.
واي چقدر دلم گرفته . امروز داشتم ديونه مي شدم .