ارغوان(ابتهاج)
آشنایی مولانای روم با موسیقی، به دوران نوجوانی او بر میگردد؛ آن هنگام که وی همراه خوانده اش از بلخ به بغداد مسافرت کردند. در این سفر، او با موسیقی کاروانی آشنا گشت و نیز از هر شهری که میگذشتند، با موسیقی محلی آنجا آشنا میشد. که به تعبیر دکتر زرین کوب :«آهنگ حدی از شتربان میخواند و نغمه نی از قوال کاروان می نوائخت. او را با لحن ها و گوشه های ناشناخته موسیقی بیشتر اشنا میکرد» اما مولانا تا پیش از دیدار شمس ، چندان به موسیقی نمی پرداخت. او فقیه بود و فقها را میانه ای با موسیقی نبود و نیست. تا اینکه شمس بر وی طلوع کرد و مولانای دیگری پدید آمد شمس، مولانای نو را به سماع خواند؛ کاری که او پیش از این هرگز انجام نداده بود. نزد مولانا (مولانای پس از دیدار با شمس )موسیقی از جایگاه و اعتبار خاصی برخوردار بود . مولانا مانند بسیاری از حکمای اسلامی، موسیقی را طنین گردش افلاک میدانست. در واقع مولانا با نظریه «فیثاغورث»در باب موسیقی موافق بود و عقیده داشت که اصول موسیقی از نغمات کواکب و افلاک اخذ شده است. همانطور که ضمن داستان ابراهیم ادهم(دفتر چهارم مثنوی) میگوید: پس حکیمان گفته اند این لحن ها از دوار چرخ بگرفتیم ما بانگ گردش های چرخ است اینکه خلق میسرایندش به تنبور و به حلق ---------------------------- امیدوارم که استفاده کرده باشید منتظر نظراتتان هستم یا حق
Design By : RoozGozar.com |